من ترانه ها در....چشمانت
من سروده ها ...در لبانت
من نواخته ها... در دستانت
من شعر و ترانه را باعشق به دل هدیه دارم
کو ترانه ؟
کو سروده ؟...
بی نواخت دستانت مفهوم به مردن است
او می نوازد ...
من برای شنیدن نواخته هایش آذین می بندم،
از هزاران گل رنگی بی ترانه
می نوازد...
می نوازد...
و من به خواب می روم
پرواز شروع می شود...
ترانه می سازم...........
فریاد می زنم :
بزن...ای تارزن .................
بزن..................... مطرب
بزن بادستان نرم انگشتانت
انگشتانت را روی تار تار تنم
بی تو من ،
هاجم...... مات ...
م.ن
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.